...نـــازح...

«السلام علی النازحین عن الأوطان»

...نـــازح...

«السلام علی النازحین عن الأوطان»

مشخصات بلاگ

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ *
إِذْ یَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّیَانِ عَنِ الْیَمِینِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِیدٌ *
مَا یَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ *
بنام خداوند بخشنده ی مهربان.
ما انسان را آفریدیم و وسوسه‏ های نفس او را می‏دانیم، و ما به او از رگ قلبش نزدیکتریم!
به خاطر بیاورید هنگامی که دو فرشته راست و چپ که ملازم انسان هستند اعمال او را دریافت می‏دارند.
هیچ سخنی را انسان تلفظ نمی‏کند مگر اینکه نزد آن فرشته‏ای مراقب و آماده برای انجام ماموریت است.
«آیات 18-16 سوره ق»

کلمات کلیدی
آخرین مطالب

آفتابگردون

چهارشنبه, ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۰۷:۱۸ ب.ظ

گل آفتابگردان رو به نور می چرخد و آدمی رو به خدا.

ما همه آفتابگردانیم...

اگر آفتابگردان به خاک خیره شود و به تیرگی، دیگر آفتابگردان نیست. آفتابگردان کاشف معدن صبح است و با سیاهی نسبت ندارد. این ها را گل آفتابگردان به من گفت و من تماشایش می کردم که خورشید کوچکی بود در زمین و هر گلبرگش شعله ای بود و دایره ای داغ در دلش می سوخت.

آفتابگردان به من گفت:

- وقتی دهقان بذر آفتابگردان را می کارد، مطمئن است که او خورشید را پیدا خواهد کرد. آفتابگردان هیچ وقت چیزی را با خورشید اشتباه نمی گیرد اما انسان همه چیز را با خدا اشتباه می گیرد.

آفتابگردان راهش را بلد است و کارش را می داند. او جز دوست داشتن آفتاب و فهمیدن خورشید کاری ندارد. او همه ی زندگی اش را وقف نور می کند، در نور به دنیا می آید و در نور می میرد، نور می خورد و نور می زاید.

عکس گرافیکی بسیار زیبا از گل آفتاب گردون و آسمان

دلخوشی آفتابگردان تنها آفتاب است. آفتابگردان با آفتاب آمیخته است و انسان با خدا. بدون آفتاب، آفتابگردان می میرد، بدون خدا، انسان.

آفتابگردان گفت :

- روزی که آفتابگردان به آفتاب بپیوندد، دیگر آفتابگردانی نخواهد ماند و روزی که تو به خدا برسی، دیگر " تویی " نمی ماند.

و گفت:

- من فاصله هایم را با نور پر می کنم، تو فاصله ها را چگونه پر می کنی؟

آفتابگردان این را گفت و خاموش شد. گفت و گوی من و آفتابگردان ناتمام ماند زیرا که او در آفتاب غرق شده بود.

جلو رفتم، بوییدمش، بوی خورشید می داد. تب داشت و عاشق بود. خداحافظی کردم.

داشتم می رفتم که نسیمی رد شد و گفت:

- نام آفتابگردان همه را به یاد آفتاب می اندازد، نام انسان آیا کسی را به یاد خدا خواهد انداخت؟

آن وقت بود که شرمنده از خدا رو به آفتاب گریستم ...


پی نوشت: از کتاب «هر قاصدکی یک پیامبر است»

دو سال پیش که خواهرم و نامزدش برای ایام عید اومده بودن پیش ما، این کتاب رو برای من آوردن.

خیلی قشنگه و خوندنی.

دلنوشت: یادش بخیر، قدیما که آهنگ گل آفتابگردون گروه آریان تازه اومده بود، من ایران مدرسه میرفتم و چقدر با دوستام دسته جمعی این آهنگو میخوندیم.

شنیدنش هنوز برام لذت خاصی داره.

گل آفتابگردون، گل محبوب منه...

  • فاطمه سادات زارعی

نظرات  (۴)

سلام عزییییییییییییییییییزم
امید که همه یه روزی به خـــــــــــدا برسیم...
آفتابگردان گل خیلی قشنگیه.. منم دوسش دارم
آره آفتاب گردان خیلی با وفاست و خیلی قدر شناس
  • اینجـا همــه چــی آرومـــه!
  • سلام
    انشالله که تواضع مثل آفتابگردان داشته باشیم
    نظر آهاری شاهکار کرده با نوشته هاش.
    اما این جمله اش خیلی تکان دهنده است و هر چقدر هم بخونمش سیر نمیشم:
    نام آفتابگردان همه را به یاد آفتاب می اندازد، نام انسان آیا کسی را به یاد خدا خواهد انداخت؟
    به امید خوب شدن و انسان شدنم....

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی